فرض کنید شرکتی داریم و قصد داریم محصولات خود را بفروشیم. مسلما انتخاب های متفاوتی داریم. اما هر روشی که انتخاب کنیم در نهایت باید این دو کار را به موازات یکدیگر انجام دهیم:
۱. توزیع ذهنی محصولات: یعنی مشتریان را از وجود محصولات مطلع کنیم و آنها را تشویق به خرید کنیم.
۲. توزیع فیزیکی محصولات: یعنی از طریق یک شبکه توزیع کارآمد، محصولات را در معرض دید مشتریان قرار دهیم.
برای انجام این دو کار، روشهای مختلفی وجود دارد که در زیر به هر کدام می پردازیم.
روش اول: شبکه توزیع معمولی
روش اول این است که این دو کار را به روشی انجام دهیم که اکثر شرکت ها عمل می کنند. در این روش همانگونه که در شکل ۱ می بینید برای توزیع ذهنی محصولات، از تبلیغات گسترده رسانه ای بهره می بریم تا مشتریان با مارک جدید کم کم آشنا شده و آن را بخواهند. از طرف دیگر هم، محصولاتمان را از طریق یک شبکه توزیع متشکل از عمده فروشان، نمایندگی ها و فروشگاه ها در معرض دید مشتریان قرار می دهیم. (هم می توانیم خودمان این شبکه را بسازیم و هم اینکه از یک شبکه ی آماده استفاده کنیم.)
شبکه توزیع معمولی
شکل ۱: اطلاع رسانی و تبلیغات از طریق رسانه های تبلیغاتی و فروش از طریق کانالهای توزیع
اصلی ترین مشکل این روش این است که باید متحمل هزینه های بسیار بالایی برای تبلیغات شویم آن هم زمانی که هنوز حتی یک کالا هم نفروخته ایم.
اصلی ترین حسن این روش هم این است که کاملا شناخته شده است و تقریبا می دانیم که با چه چیزی روبرو خواهیم شد.
روش دوم: فروش مستقیم (تک سطحی)
راه دوم این است که از فروش مستقیم استفاده کنیم. در این روش همانگونه که در شکل ۲ می بینید شرکت ما محصولات را به قیمت فروشنده(کمتر از قیمت خریدار)، به فروشنده ای می فروشد (فروشنده ای که مغازه ای ندارد) و آن فروشنده خودش مستقیما به سراغ مشتریها می رود و محصولات را به آنها به قیمت خریدار می فروشد و از مابه التفاوت این دو قیمت سود می کند. (دایره های بزرگ فروشندگان مستقیم هستند. دایره های کوچک مشتری ها هستند، یعنی افرادی که محصولات را می خرند و فروشنده نیستند.)
فروش مستقیم تک سطحی
شکل ۲: فروش مستقیم (تک سطحی)
در این روش، چه برای تبلیغات (توزیع ذهنی) و چه برای پخش محصولات (توزیع فیزیکی)، دیگر خبری از رسانه های عمومی و عمده فروشان و فروشگاهها نیست بلکه هر دوی این فرایندها توسط فروشندگان مستقیم انجام می شود. به عبارت دیگر، بخشی از هزینه هایی که قرار بود صرف تبلیغات و شبکه توزیع شود را به صورت پورسانت به فروشنده های مستقیم می دهیم. در اینجا بسته به تعداد مشتریانی که می خواهیم پوشش دهیم باید فروشنده مستقیم بگیریم. در ضمن توجه داشته باشید که فروشنده مستقیم به استخدام شرکت در نمی آید بلکه بطور مستقل کار می کند.
از مهمترین مزایای این روش، این است که امکان معرفی محصولات بطور رو در رو به مشتری وجود دارد. این امر هم در فروش کالا بسیار موثر است و هم امکان گرفتن فیدبک دقیق از مشتریان را فراهم می کند.
روش سوم: فروش مستقیم (چند سطحی)
این روش، همان فروش مستقیم است اما با یک تفاوت. البته همین یک تفاوت، تغییر زیادی در کل کار ایجاد می کند. تفاوت در اینجا است که در این روش همانطور که در شکل ۳ پیدا است، شرکت از فروشندگان می خواهد که خودشان فروشندگان دیگری را انتخاب کنند و برای همکاری به شرکت معرفی کنند.
فروش مستقیم چند سطحی
شکل ۳: فروش مستقیم چند سطحی(بازاریابی چند سطحی)
همانطور که در شکل ۳ می بینید شرکت ابتدا فروشنده ۱ را می پذیرد و محصولات را با قیمت فروشنده (مثلا ۹۰۰۰ تومان) به وی می دهد تا او نیز به قیمت خریدار (مثلا ۱۰۰۰۰ تومان) به مشتریها بفروشد. سپس فروشنده ۱ می تواند فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ را به شرکت معرفی کند تا شرکت طبق روال معمول، محصولات را به آنها هم به قیمت فروشنده (۹۰۰۰ تومان) بدهد تا آنها هم بتوانند از فروش هر محصول به قیمت خریدار (۱۰۰۰۰ تومان)، سود کنند(۱۰۰۰ تومان). بعلاوه، شرکت از محل فروش هر کدام از فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ درصدی را بعنوان سود به فروشنده ۱ می دهد چون فروشنده ۱ آنها را به شرکت معرفی کرده و به آنها آموزش داده که چگونه بفروشند. حالا فروشندگان ۲ و ۳ و ۴ هم می توانند فروشندگان جدیدی را به شرکت معرفی کنند. مثلا فروشنده ۲ می تواند فروشندگان ۵ و ۶ و ۷ و ۸ را معرفی کند و طبق روال قبل، این افراد جدید هم محصولات را به قیمت فروشنده از شرکت می گیرند و به قیمت خریدار می فروشند و فروشنده ۲ هم درصدی از فروش آنها را به صورت سود دریافت می کند. . به این روش تبلیغ و فروش کالا، بازاریابی چندسطحی یا فروش مستقیم چندسطحی می گویند.
بعضی از خصوصیات جالب این روش:
1. شایسته سالاری: فروشنده ۲ می تواند نسبت به فروشنده ۱ درآمد بیشتری کسب کند. یعنی در این ساختار، هر فردی که بالاتر قرار دارد یا زودتر کارش را شروع کرده لزوما درآمد بیشتری ندارد. بلکه درآمد بیشتر، نصیب کسانی می شود که سازمانشان فروش بیشتری انجام داده است.
2. روشی مؤثر برای تبلیغ: این روش، یکی از موثرترین روشها برای جا انداختن یک مارک ناشناخته است. ما آنقدر به مارک های معتبر اطمینان داریم که اغلب براحتی حاضر نمی شویم مارک های ناشناخته را حتی امتحان کنیم. اما زمانی که پیشنهاد امتحان کردن یک مارک ناشناخته، توسط یکی از آشنایان و دوستان به ما داده شود احتمال امتحان کردن آن بسیار بالا می رود. و همین امتحان کردن، راه ورود به قلب و ذهن مشتری است.
«موثرترین پیشنهاد برای خرید یک کالا، پیشنهادی است که از طرف یکی از نزدیکان مشتری به وی ارائه شود.»
3. تقسیم عادلانه ی ثروت: در این روش، پولی که در روش های قبلی به تعداد کمی عمده فروش و مغازه دار می رسید، حالا بین تعداد بسیار زیادی از توزیع کنندگان و حتی خود مشتریها تقسیم می شود (چون مشتریها هم با عضو شدن در شبکه می توانند محصولات را با تخفیف بخرند). در واقع می توان گفت در این روش، ثروت عادلانه تر توزیع می شود.
زمان کل: ۱ ساعت و ۱۹ دقیقه
جیمز آلن، ناشر کتاب تو همانی که می
اندیشی، آن را اثری سرشار از مفهوم راستین، اقتدار و سحر و جادو می خواند.
تو همانی که می اندیشی نزدیک صد سال تمام کتابی پرفروش بوده است. تو همانی
که می اندیشی با استواری هر چه تمام تر به اثبات رسانده است که با وجود جثۀ
کوچکش در زمینۀ تحول خویشتن یا خودیاری، ابزاری نیرومند بوده است. شاید به
این دلیل که همواره می توان حقیقت را به زبانی ساده گفت، اما چون حقیقت بر
زبان آید تأثیرش شگفت و شگرف و ژرف خواهد بود. اندیشه و قصد مادامی که
اندیشه به قصد نپیوسته باشد، هیچ توفیق هوشمندانه ای به دست نمی آید.
اکثریت مردم اجازه می دهند که پیوسته اندیشه بر اقیانوس زندگی شناور باشد.
بی هدفی شرارت است، و آن کس که خواهان فاجعه و نابودی نیست، نباید بی مقصد
پیش براند. آنان که در زندگی شان قصدی کانونی ندارند، دستخوش نگرانی ها و
ترس ها و مشکلات و ترحم
به حال خود می شوند، که جمیعاً نشانه های سستی است – که قطعاً مانند گناهان
سنجیده و برنامه ریزی شده – (اگرچه در مسیری متفاوت) به شکست و ناکامی وپ
بدبختی و فقدان می انجامد، زیرا سستی نمی تواند در کائناتی محاط در قدرت
بقا یابد.
آدمی باید قصدی مشروع را در دلش محفوظ
نگاه دارد، و عزم به انجام دادنش کند. باید این قصد را نقطۀ کانونی اندیشه
هایش سازد. این قصد می تواند سیمای آرمانی معنوی یا هدفی دنیوی – بسته به
طبیعت انسان در لحظۀ
موجود – به خود بگیرد. هر چه که هست، آدمی باید پیوسته نیروهای اندیشه اش
را بر هدفی که برگزیده است متمرکز کند. باید این قصد را وظیفۀ متعالی خود، و
خویشتن را وقف حصول آن کند، و نگذارد اندیشه هایش در خیالات و آرزوها و
رؤیاهای جانبی و پراکنده پرسه بزند. این است آن شاهراهی که به خویشتن داری و
تمرکز راستین می انجامد. حتی اگر بارها و بارها در به انجام رساندن قصدش
شکست بخورد (و مادامی که بر سستی اش غلبه نکرده است باید نیز چنین باشد)،
نیروی منش حاصل معیار کامیابی راستین او خواهد بود، و نقطۀ آغازی تازه برای
اقتدار و پیروزی آتی او. آنان که برای ادراک قصدی عظیم آماده نیستند، باید
اندیشه ها را بر انجام دادن بی نقص وظیفه شان – هر اندازه نیز که ناچیز
بنماید – متمرکز سازند. تنها به این شیوه اندیشه ها می توانند جمع و متمرکز
شوند، و عزم و نیرو پرورش یابد. با این کار، هیچ چیز نیست که به سرانجام
نرسد. در ادامه می توانید توضیحات تکمیلی و لینک های دانلود را مشاهده
کنید.
سست ترین جان، که از سستی اش باخبر و به این حقیقت معتقد باشد؛ با این اعتقاد، می تواند بی درنگ ابراز وجود کند، و تلاش بر تلاش و صبر بر صبر و نیرو بر نیرو بیفزاید، و هیچگاه از پیشرفت بازنایستد و سر انجام به شیوه ای الهی ببالد و نیرومند شود. و آن نیرو فقط زاییدۀ تلاش و ممارست اوست. همان گونه که انسانی دارای جسمی ضعیف می تواند با آموزش دقیق و صبورانه نیرومند شود، انسانی صاحب اندیشه های سست نیز می تواند با ممارست در درست اندیشیدن، اندیشه هایش را نیرومند سازد. کنار گذاشتن بی هدفی و سستی، و آغاز اندیشیدن با هدف، یعنی ورود به دستۀ نیرومندانی که شکست را تنها یکی از راه های توفیق می انگارند، همۀ اوضاع و شرایط را وا می دارند تا خادم آن ها باشند، و نیرومندانه می اندیشند و بی باکانه دست به عمل می زنند و ماهرانه به مقصود می رسند. انسان با خبر از قصدش، باید ذهناً راه مستقیم رسیدن به آن را مشخص کند، بی آنکه به راست یا چپ بنگرد. تردیدها و ترس ها باید با شدتی هرچه تمام تر حذف شوند، آن ها عناصری متلاشی کننده اند که خط مستقیم تلاش را در هم می شکنند و آن را منحرف و بی اثر و خنثی می سازند. اندیشه های تردید و ترس هیچگاه کاری را به انجام نمی رسانند و قادر به انجام دادنش نیز نیستند و همواره به شکست می انجامند. قصد و نیرو و قدرت انجام دادن کار و همۀ اندیشه های نیرومند، به محض درون خزیدن ترس و تردید باز می ایستند.
ارداه را به انجام رساندن، از این آگاهی برمی خیزد که می توانیم به انجام برسانیم. ترس و تردید دشمنان بزرگ آگاهی اند، و کسی که آن ها را بپروراند، آن ها را به هلاکت نمی رساند، خود را هلاک می کند.کسی که بر تردید و ترس غلبه کرده است، بر شکست فائق آمده است. هر اندیشه اش با اقتدار متفق است، و دلیرانه با همۀ مشکلات کنار می آید و خردمندانه بر آن ها غلبه می کند. مقاصدش را در فصل مناسب می کارد، و آن ها شکوفا می شوند و میوه هایی به بار می آورند که پیش از موقع به زمین نمی افتند.اندیشه هایی که بی باکانه با قصد متفق شده باشند، به نیرویی خلاق بدل می شوند. کسی که این را می داند، آماده است که چیزی برتر و نیرومندتر از مَشتی اندیشه های پراکنده و حس های گذرا شود. و کسی که به این امر می پردازد، حکمران آگاه و هوشمند قدرت های ذهنی اش شده است.
دانلود با لینک مستقیم:
(Format: Mp3 Archive Type: RAR)
منبع : audiolib.ir
اطلاعیه شماره 34 : کاهش قیمت محصولات بهداشتی لاکورت
به نام خدا
به پاس گرامیداشت زحمات نمایندگان محترم فروش و آمار بالای خرید محصولات بهداشتی لاکورت، این شرکت برای کلیه نمایندگانی که ار ساعت 10 صبح مورخ 94/06/11 اقدام به خرید محصولات بهداشتی لاکورت نمایند، تخفیف 5 درصدی در نظر گرفته است .
نظرات